دلتنگ...

به سراغم اگر میایی نرم و آهسته بیا تا مبا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

دلتنگ...

به سراغم اگر میایی نرم و آهسته بیا تا مبا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

مانده ام سر در گریبان

بی تو در شبهای غمگین

بی تو باشد همدم من

یاد پیمانهای دیرین

آن گل سرخی که دادی

در سکوت خانه پژمرد

آتش عشق و محبت

در خزان سینه افسرد

اکنون نشسته در نگاهم

تصویر پر غرور چشمت

یکدم نمیرود از یادم چشمه های پر نور چشمت

نظرات 2 + ارسال نظر
رویا پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:22 ب.ظ http://unname.blogsky.com

سلام
از لحظه های دلتنگی و بی قراری بیزارم
ار لحظه هایی که یادش تو دلم سنگینی میکنه و نفسمو تنگ بیزارم
از تکرار روزهای دلتنگی بیزارم
دلم میخواست با ندای دل بیگانه بودم
کاش چشمی نداشتم که بدنبالش یادی و خاطره ای و دلتنگی و تحمل روزهای بیقراری هم نمیاومد
موفق باشید وبلاگ جالبی دارید

سیما چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:44 ق.ظ http://yaghootkoodal.persianblog.com

این شعر خودته؟
مواظب باش خیلیا عشقو با چیزای دیگه اشتباه می گیرن .

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد